تک تصویر شهید جاوید الاثر ابوالفضل رضایی قبل از آخرین اعزام و قبل از شهادت در ماووت عراق

زمانی که در بسیج بود قبل از همه چیز توجه به مسایل شرعی و عدالت را در اولویت قرارداده بود،خواندن دعای کمیل و سایر ادعیه و نماز شب از امور ترک ناشدنی شهید بود.همزمان در کار تبلیغاتی نیز فعالیت می کرد و در آمد خود را یا می بخشید یا برای خرید نوارسخنرانی مذهبی و انقلابی مصرف می نمود.همیشه دقت در دخل و خرج شرعی خود داشت. زمانی که سلاح پایگاه را به منزل می آورد آن را در بین لحاف و تشک پنهان و از خانواده می خواست که کسی از فعالیت های او با خبر نشود.به موضوع حجاب و اخلاقیات محرم و نامحرم شدیدا پایبند بود و خواهرانش را سفارش می کرد، در رفت آمد محل همیشه سر به زیر داشت.

شبی هنگام کنترل پست ایست بازرسی متوجه می شود دوستانش، ماشین پدرش ( آقای رضایی) را نگه داشته و بعد از اینکه شناخته بودند بدون بازرسی رها میکنند بنا براین به دوستان تذکر می دهد که در بسیج همه مردم یکی هستندو نباید ماشین پدرمرا بدون کنترل رها می کردید بنابراین تلاش می کند تا پدرش را بعد از حرکت چند متری از پست نگهبانی، به عقب برگردانده و بازرسی نمایدو از پدرش نیز عذر خواهی می کند که دوستان این کار نکرده اند.شهید از1365/7/10 تا زمان شهادت در سمت های مختلف از جمله تخریبچی به  عنوان پاسدارافتخاری در جبهه های جنوب و غرب خدمت کرد.

تصویر ( نیم رخ پوشیده شده با دست)شهید جاوید الاثرابوالفضل رضایی در مرکز تصویر، مراسم عزاداری در حسینیه احتمالا منطقه جنوب . در صورت شناخت از صحنه یا تصویر ، یاریمان بفرمائید.

ما سینه زدیم بی‌صدا باریدند    از هر چه که دم زدیم، آنها دیدند

ما مدعیانِ صفِ اول بودیم      از آخر مجلس شهدا را چیدند

شهید جاوید الاثر ابوالفضل (داوود)رضایی در کنار بستر یکی از رزمندگان ، احتمالا کردستان . در صورت شناخت از محل تصویر یا از نفر دوم در تصویر، مارا یاری فرمائید.

مرگ اگر مرد است گو نزد من آ         تا در آغوشش بگیریم تنگ تنگ

من ز او عمری ستانم جاودان        او ز من دلقی بگیرد رنگ رنگ

سلام بر تو و بر همراهانت در سر سفره خداوندی

بسمه تعالی

ماندگار ترین اثر انسانی ، نوشته های اوست.

نوشتن خاطرات ، نوشتن برای عبرت گیری نسل های بعدی ، زنده نگه داشتن خود برای آینده گان و حفظ فرهنگ و ادب برای تاریخ است و بس. هرچند امروز بجز فعال شدن سلول های خاکستری مغز و صمیمییت بیشتر، نفعی  نداشته باشد.

برای سهولت در نوشتن و یاد آوری تقسیم بندی و شیوه زیر را بکار ببندیم.

1-دوران قبل از تولد: اشاره ای کوتاه به وضعیت تاریخی ، سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی محل تولد در یک صفحه.

2- دوران کودکی  : نام پدر و مادر ، اعضاء خانواده و فرزندان متولد شده قبل از خودم ، نحوه پذیرش تولد من در خانواده ، شغل پدر و مادر در آنروزها ، همبازی ها ، مشغولیت و تفریحات، مسافرت ها ، تلخ ترین و شیرین ترین خاطره از این دوران.

3- دوران تحصیل ابتدایی : نام مدرسه ، اولین روز ثبت نام یا اولین سال تحصیل ، وضعیت تحصیلی ، برخورد معلمین ، نام همکلاسی ها ، هم بازی ها ، تفریحات و سرگرمی های تابستانی.

4- دوران تحصیل متوسطه : همانند مفاد ردیف 3 تهیه شود. مسئولیت های دبیرستانی ، موفقییت ها.

5-دوران سربازی : سال اعزام ، محل آموزش ، محل خدمت ، همدوره ها (نام افراد یا نام محل تولد آنان) ، افراد سرشناس در محل خدمت ، قسمتی از آداب رسوم محلی ، نام فرماندهان، خدمات ارایه شده توسط من ، تلخ ترین و شیرین ترین خاطره.

6-دوران اشتغال بکاراولیه : مشاغل متفرقه ، اشتغال رسمی ، آموزش ها ، محل آموزش ، اسامی همدوره ها ، فرماندهان یا مدیران شاخص، مسافرت ها ، تلخ ترین و شیرین ترین خاطره ، علت خاتمه دادن به شغل).

7- اشتغال بکار مجدد : نام محل ، مسئولیت ها ، دوستان و معاشرین

8- اشتغال بکار دائیمی : نام محل ، مسئولیت ها ، خدمات ، دوستان و معاشرین ، اثر گذاری من در روند کار، تلخ ترین و شیرین ترین خاطره.

9-ازدواج و اولاد: سال ازدواج ، خلاصه بیوگرافی از همسر ، تعداد فرزندان ، محل تولد

10-فعالیت های مردمی من تا پیروزی انقلاب: ریشه ها ، حضور من ، محل فعالیت ، نوع فعالیت ، همراهان ، افراد شاخص، تاثیر گذاری یا تاثیر پذیری از دیگران ، تلخ ترین ، شیرین ترین خاطره ، صحنه های حماسی

11-فعالیت ها من بعد از انقلاب: نوع فعالیت ، محل ، تلاش های انفرادی و گروهی ، تفریحات و سرگرمی ها.  

12-فعالیت های من زمان جنگ: محل ، آموزش ها ، نام مناطق ، مسئولیت ، اسامی فرماندهان عمده ، همراهان(نام یا اهلیت) ،یگان های خدمتی، مدت حضور ، تعداد حضور، نوع عملیات ها ، تاریخ تقریبی، مکان عملیات، دوستان شهید، جانباز ، اسیر ، دوستانی ه هنوز با آنها در ارتباطم ، تلخ ترین یا حماسی ترین و شیرین ترین خاطره

13-فعالیت های من بعد از جنگ : اشتغال ، مسئولیت های عمده ، محل های خدمتی، دوستان همراه، ادامه تحصیل ، مسافرت ها ، ماموریت ها ، تلخ ترین و شیرین ترین خاطره ، بازنشستگی.

14- فعالیت های من جانبی در شغل اصلی: فعالیت های مردمی ، فرهنگی ، اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی ، مذهبی، اسامی دوستان ، افراد شاخص، ملاقات ها ، تاثیر پذیری یا تاثیر گذاری در ملاقات ها ، محل فعالیت ها ، تلخ ترین و شیرین ترین خاطره

اسناد و مدارک. افرادی که می تواند در این حرکت همگام و همیار باشند:

الف-شناسنامه ها ، مدارک تحصیلی ، مکاتابت اداری و امریه ها ، عقد نامه ها ، معاملات ملکی، آلبوم خانوادگی و دوستانه ، پشت نویسی های عکس و کتاب و هدایا، دفتر تلفن های قدیمی ، یادداشت های تقویمی ، دفتر و کارنامه فرزندان، سوابق درمانی و بهداشتی ، فیلمهای خانوادگی و دوستان و اداری، نامه های مکاتباتی دوستانه و خانوادگی، کالا های قدیمی خریداری شده ، سنگ قبر ها و....

ب- ارتباط گیری با دوستان و بزرگان فامیل ، گفتگو با همسر ، یاد آوی خاطره برای همسر جهت تکمیل مطلب، مراجعه به دوستان اداری و همکلاسی و هم خدمتی

تذکر :

1-متعهد شدن به نوشتن 10 دقیقه ای در ساعت خاص در هر روز.

2-تلاش نشود به یکباره قصد نوشتن و خاتمه یک مطلب را داشته باشیم . زمان در اختیار است.

3-ترتیب و توالی در یادداشت موضوعات هیچ اهمیتی ندارد پس تلاش برای رعایت آن نکنیم

4-روی هر نوشته موضوع و نام دوران را بنویسیم. فهرست بندی و شماره گذاری یادداشت ها انجام بگیرد.

5-جمع آوری ، یکجا نویسی ، سامان دهی ، مقدمه ، پیش گفتار ، ویرایش ، مستند سازی ، چاپ از مراحل نهایی است فعلا به آنها نیندیشیم.

گفتی بیا،گفتم کجا؟ گفتی میان جان ما
گفتی مرو.گفتم چرا؟ گفتی که میخواهم تورا

گفتی که وصلت میدهم.جام الستت میدهم
گفتم مرا درمان بده. گفتی چو رستی میدهم

گفتی پیاله نوش کن. غم در دلت خاموش کن
گفتم مرامستی دهی،با باده ای هستی دهی

گفتی که مستت میکنم،پر زانچه هستت میکنم
گفتم چگونه از کجا؟ گفتی که تا گفتی خودآ

گفتی که درمانت دهم. بر هجر پایانت دهم
گفتم کجا،کی خواهد این؟گفتی صبوری باید این

گفتی تویی دردانه ام. تنها میان خانه ام
مارا ببین،خود را مبین درعاشقی یکدانه ام

گفتی بیا. گفتم کجا. گفتی در آغوش بقا
گفتی ببین.گفتم چه را؟گفتی خدارا در خود آ

هم‌قافیه با باران http://hamghafiebabaran.blog.ir/

کاش بودی و با آن سخنان آتشین و دلنشینشت نصیحتمان می کردی که به چه کسی رای بدیم.

دیگر منتظر رسیدن کاروان اسرا به مدیریت زینب هستم

سلام و صبح بخیر ی همانند زیبایی طلوع آفتاب بر شهدا و خانواده بزرگوار آنان.